درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید/من رضا هستم18 ساله.این وبلاگ رو به امید سرگرمی هرچه بیشتر شما عزیزان درست کردم.امیدوارم خوشتون بیاد.دوستانی که دوست دارند عکسهای فوتبالی ببینن میتونن به وبلاگ جدیدمwww.pic_sport.loxblog.comسر بزنید.مرسی
آخرین مطالب
پيوندها
نويسندگان


<-PollName->

<-PollItems->

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 21
بازدید دیروز : 11
بازدید هفته : 69
بازدید ماه : 145
بازدید کل : 162563
تعداد مطالب : 125
تعداد نظرات : 16
تعداد آنلاین : 1


Alternative content



بازی آنلاین


تصاویر زیباسازی نایت اسکین
تصاویر زیباسازی نایت اسکین
تصاویر زیباسازی نایت اسکین
تصاویر زیباسازی نایت اسکین
♥♥♥♥عکس جدیدترین و زیبا ترین عکسهای 2013♥♥♥♥
به روزترین های اینترنت




 

  عشق به مادر
 دکتر اس. وایر میچل متخصص برجسته ی اعصاب در فیلادلفیا، در یک غروب زمستانی بعد از کار روزانه بر روی صندلی به خواب رفته بود، که با صدای زنگ در بیدار شد و دید که دختر لا غری که از سرما می لرزد تقاضا دارد که مادرش را معاینه و معالجه کند. او توضیح داد که حال مادرش وخیم است. دختر کفشهای فرسوده به پا و شال نخ نمایی به دور گردنش پیچیده بود.

دکتر به دنبال او در خیابان های پوشیده از برف محلات قدیمی روانه شد. از پله های عمارتی قدیمی بالا رفتند.

 

 

 

تصاویر زیباسازی نایت اسکین


ادامه مطلب ...


18 / 6 / 1391برچسب:, :: ::  نويسنده : ♥♥♥♥Reza♥♥♥♥

 

                  

صبح ها مسیر ثابتی دارم و اگر عجله نداشته باشم آنقدر در ایستگاه منتظر می مانم تا تاکسی مورد علاقه ام برسد. در واقع راننده این تاکسی را دوست دارم. راننده پیر و درشت هیکلی با دست های قوی و آفتاب سوخته و چشم های مشکی رنگ است که تابستان و زمستان سر شیشه ماشین را باز می گذارد و با آنکه چهار سال است بیشتر صبح ها سوار ماشینش می شوم فقط سه چهار بار صدای بم و خش دارش را شنیده ام. ماشینش نه ضبط دارد، نه رادیو و شاید همین سکوت، حضورش را این چنین لذت بخش می کند. ما هر روز از مسیر ثابتی می رویم، فقط چهارشنبه های آخر هر ماه راننده مسیر همیشگی مان را عوض می کند. یکی از چهارشنبه های آخر ماه به او گفتم «از این طرف راهمون دور می شه ها.» «می دونم.» دیگر هیچ کدام حرفی نزدیم و او باز هر روز از مسیر همیشگی می رفت و چهارشنبه های آخر ماه مسیر دورتر را انتخاب می کرد.

 

تصاویر زیباسازی نایت اسکین


ادامه مطلب ...


12 / 6 / 1391برچسب:, :: ::  نويسنده : ♥♥♥♥Reza♥♥♥♥


 یک روز آموزگار از دانش‌آموزانی که در کلاس بودند پرسید آیا می‌توانید راهی غیر تکراری برای ابراز عشق، بیان کنید؟ برخی از دانش آموزان گفتند با بخشیدن را معنا می کنند. برخی «دادن گل و هدیه» و «حرف های دلنشین» را راه بیان عشق عنوان کردند. شماری دیگر هم گفتند «با هم بودن در تحمل رنجها و لذت بردن از خوشبختی» را راه بیان عشق می‌دانند.
در آن بین، پسری برخاست و پیش از این که شیوه دلخواه خود را برای ابراز عشق بیان کند، داستان کوتاهی تعریف کرد: یک روز زن و شوهر جوانی که هر دو زیست‌شناس بودند طبق معمول برای تحقیق به جنگل رفتند. آنان وقتی به بالای تپه رسیدند درجا میخکوب شدند.

تصاویر زیباسازی نایت اسکین


ادامه مطلب ...


12 / 6 / 1391برچسب:, :: ::  نويسنده : ♥♥♥♥Reza♥♥♥♥

دختر جوانی در سالن فرودگاه منتظر پروازش بود. چون هنوز چند ساعت به پروازش باقی مانده بود، تصمیم گرفت برای گذراندن وقت کتابی خریداری کند. او یک بسته بیسکوئیت نیز خرید و بر روی یک صندلی نشست و در آرامش شروع به خواندن کتاب کرد.
پسری در کنارش نشسته بود و داشت روزنامه می‌خواند. وقتی که او نخستین بیسکوئیت را به دهان گذاشت، متوجه شد که پسر هم یک بیسکوئیت برداشت و خورد. او خیلی عصبانی شد ولی چیزی نگفت. پیش خود فکر کرد : بهتر است ناراحت نشوم. شاید اشتباه کرده باشد.

بقیه در ادامه مطلب


تصاویر زیباسازی نایت اسکین


ادامه مطلب ...


10 / 6 / 1391برچسب:, :: ::  نويسنده : ♥♥♥♥Reza♥♥♥♥

 

پس از کلی دردسر با پسر مورد علاقه ام ازدواج کردم…ما همدیگرو به حد مرگ دوست داشتیم

سالای اول زندگیمون خیلی خوب بود…اما چند سال که گذشت کمبود بچه رو بهوضوح حس می کردیم…می دونستیم بچه دار نمی شیم…ولی نمی دونستیم که مشکل از کدوم یکی ازماست…اولاش نمی خواستیم بدونیم…با خودمون می گفتیم…عشقمون واسه یه

زندگی رویایی کافیه…بچه می خوایم چی کار؟…در واقع خودمونو گول می زدیم…

هم من هم اون…هر دومون عاشق بچه بودیم…

تا اینکه یه روز

علی نشست رو به رومو

          گفت…اگه مشکل از من باشه …تو چی کار می کنی؟…

در ادامه مطلب

 

تصاویر زیباسازی نایت اسکین


ادامه مطلب ...


9 / 6 / 1391برچسب:, :: ::  نويسنده : ♥♥♥♥Reza♥♥♥♥

صفحه قبل 1 صفحه بعد